الکتریسیته
برقیا الکتریسیته(به یونانی: ήλεκτρον)، مجموعهای از پدیدههای طبیعی است که به حضور و جریان بار الکتریکی وابسته است. الکتریسیته آثار معروف متنوعی چون آذرخش، الکتریسیته ساکن، القای الکترومغناطیسی و جریان الکتریکی دارد. به علاوه، الکتریسیته اجازه تولید و دریافت تابشهای الکترومغناطیسی مانند موجهای رادیویی را فراهم میآورد.
در الکتریسیته، بارهای الکتریکی میدانهای الکترومغناطیسی را تولید میکنند و این میدانها سایر بارها را تحت تاثیر قرار میدهند. الکتریسیته به چند دلیل مختلف فیزیکی اتفاق میافتد:
- بار الکتریکی: خاصیت برخی ذرات زیراتمی که فعل و انفعالات الکترومغناطیسی آنان را مشخص میکند. مواد باردار، میدان الکترومغناطیسی تولید میکنند و همچنین تحت تاثیر سایر میدانها قرار میگیرند.
- میدان الکتریکی (الکترواستاتیک را ببینید): یک نوع ساده از میدانهای الکترومغناطیسی است که به وسیله بار الکتریکی ساکن یا متحرک تولید میشود. میدان الکتریکی به بارهای مجاور خود، نیرو وارد میکند.
- پتانسیل الکتریکی: ظرفیت یک میدان الکتریکی برای انجام کار بر روی یک بار الکتریکی که واحد آن ولت است.
- جریان الکتریکی: حرکت یا جریان [ذرات باردار] که واحدش آمپر است.
- آهنربای الکتریکی: بارهای متحرک یک میدان مغناطیسی تولید میکنند. جریانهای الکتریکی میدانهای مغناطیسی تولید میکنند و میدانهای مغناطیسی متغییر جریانهای الکتریکی تولید میکنند.
در مهندسی برق از الکتریسیته برای این منظورها استفاده میشود:
- توان الکتریکی: استفاده از جریان الکتریکی برای تامین انرژی وسایل برقی را گویند.
- الکترونیک: در حالی که با مدارهای الکتریکی در ارتباط است، شامل اجزای فعال الکتریکی از جمله لامپهای خلا، ترانزیستورها، دیودها و مدارهای مجتمع میباشد.
پدیدههای الکتریکی از گذشته دور مورد مطالعه قرار گرفتهاند، اما پیشرفت در درک نظری تا قرنهای هفدهم و هیجدهم به آرامی اتفاق افتاد. حتی آن زمان نیز کاربرد الکتریسیته اندک بود، و این موضوع تا آواخر قرن نوزدهم و زمانی که مهندسان قادر به استفاده از برق در مناطق صنعتی و مسکونی شوند، ادامه یافت. پیشرفت سریع در تکنولوژی الکتریکی صنعت و جامعه را دگرگون ساخت. کاربرد گسترده الکتریسیته سبب شد که از آن در موارد کاربردی بدون محدودیت شامل حمل و نقل، گرمایش، روشنایی، مخابرات و محاسبات
استفاده شود. اکنون الکتریسیته پایههای جامعه صنعتی مدرن را تشکیل میدهد.
تاریخچه
الکتریسیته برگرفته شده از کلمه الکتروکوس است که نام یونانی نوعی ماهی است، که قادر به ایجاد شوک الکتریکی میباشد. خیلی قبلتر از هر اطلاعی از الکتریسیته، مردم از شوکهای ماهیهای الکتریکی آگاهی داشتند. در نوشتههای مصریان باستان که از سده ۲۸ (پیش از میلاد) باقی ماندهاند، نام این گونهها را تندرگرهای نیل گذاشتند، و آنها را محافظ سایر ماهیها میدانستند. هزاران سال قبل، ماهیهای [الکتریکی] به وسیله یونان باستان، امپراطوری روم و فلاسفه و پزشکان عربی گزارش شد. چند نویسنده باستانی، مانند پلنیوس و اسکریبونیوس لارگوس به وجود تاثیرات بیحس کننده شوکهای الکتریکی ناشی از گربهماهیهای الکتریکی و سپرماهیسانان گواهی دادند، و دریافتند که این شوکها به وسیله اشیای هادی انتقال مییابند. به بیمارانی که از بیماریهایی چون نقرس یا سردرد رنج میبردند، توصیه میشد که ماهی الکتریکی را لمس کنند تا شاید نیرو قدرتمندش آنها را درمان کند. تاریخ الکتریسیته به ایران و بینالنهرین باستان در دوره اشکانیان برمیگردد و اولین باتری اختراع شده را به اشکانیان نسبت میدهد که به خاطر محل یافتنش به باتری بغدادی شهرت یافتهاست.اولین و نزدیکترین روش کشف برای شناسایی آذرخش و الکتریسیته ، به اعراب نسبت داده میشود، که قبل از قرن ۱۵ام، واژه عربی “رعد” را به آذرخش اطلاق کردند.
الکتریسیته تا سال ۱۶۰۰ به مدت چند هزار سال تنها به عنوان یک کنجکاوی ذهنی قلمداد میشد، تا اینکه ویلیام گیلبرت، دانشمند انگلیسی، مطالعات دقیقی پیرامون الکتریسیته و مغناطیس انجام داد. او تاثیر سنگ آهنربا را به وسیله مالش کهربا شناسایی کرد. او واژه electricus را به خاصیت جذب اجسام کوچک، پس از مالش، نسبت داد. پس از این رویداد، واژه الکتریسیته و الکتریکی برای اولین در کتاب سیودودکسیا اپیدمیکا، نوشته توماس براون چاپ شد.
بعدها افرادی چون اتو وان گریکه، رابرت بویل، استفن گری و چارلز فرانکویس این مسیر را ادامه دادند. در قرن ۱۸ام، بنجامین فرانکلین تحقیقات گستردهای پیرامون الکتریسیته انجام داد. او با فروش داراییهای خود، هزینه کارش را فراهم کرد. مشهور است که او در سال ۱۷۵۲ یک کلید فلزی را به انتهای یک بادبادک مرطوب وسل کرد و آن را در آسمان طوفانی به هوا فرستاد. جرقههای متوالی که از کلید به پشت دستش میپریدند، نشان دادند که آذرخش قطعاً پدیدهای الکتریکی در طبیعت است. او همچنین رفتار ظاهراً متناقض بطری لیدن را به عنوان وسیلهای برای ذخیره مقادیر زیاد بار الکتریکی توصیف کرد.
در سال ۱۷۹۱، لوییجی گالوانی اکتشاف خود در زمینه بیوالکتریک را منتشر کرد. او نشان داد که الکتریسیته واسطه ایست که به وسیله آن سیگنالها از یاختههای عصبی به ماهیچهها انتقال مییابند. در قرن ۱۸ام، باتری الساندرو ولتا، یا پیل ولتایی، که از روی هم قرار گرفتن لایههای منتاوب روی و مس ساخته شده بود، برای دانشمندان منبع انرژی قابل اعتمادتری نسبت به ژنراتورهای الکترواستاتیکی قدیمی فراهم کرد. کشف الکترومغناطیس، یا همان وحدت پدیدههای الکتریکی و مغناطیسی، بین سالهای ۱۸۱۹-۱۸۲۰ به وسیله هانس کریستین اورستد و آندره ماری آمپر اتفاق افتاد. در سال۱۸۲۱، مایکل فارادی موتور الکتریکی را اختراع کرد و در سال ۱۸۲۷ گئورگ زیمون اهم جریانهای الکتریکی را از نظر ریاضی مورد بررسی قرار داد. در سالهای ۱۸۶۱ و ٬۱۸۶۲جیمز کلرک ماکسول در کتاب درباره خطوط فیزیکی نیرو، الکتریسیته و مغناطیس را به طور قطعی به هم مرتبط ساخت.
درحالی که در اوایل قرن ۱۹ام، پیشرفتهای سریعی در برق اتفاق افتاد، اواخر قرن ۱۹ام، شاهد بزرگترین پیشرفت در مهندسی برق بود. با تلاش افرادی چون الکساندر گراهام بل، اتو بلاثی، توماس ادیسون، گالیله فراری، الیور هویساید، انیوس جدلیک، چارلز آلگرنون پارسونز، ویلیام تامسون، ارنست فون زیمنس، جوزف سوان، نیکولا تسلا و جرج وستینگهاوس، الکتریسیته از حس کنجکاوی علمی به ابزاری مهم در زندگی مدرن و نیروی محرکی برای انقلاب صنعتی دوم تبدیل شد.
در سال ٬۱۸۸۷ هاینریش هرتز الکترودهایی را کشف کرد که وسیله پرتوی فرابنفش روشن میشدند و جرقههای الکتریکی را به سادگی ایجاد میکردند. در سال ٬۱۹۰۵ آلبرت اینشتین مقالهای منتشر کرد که در آند با توصیف دادههای آزمایشگاهی، اثر فوتوالکتریک را به عنوان نتیجه انرژی نور نشان داد و ثابت کرد که این انرژی به وسیله بستههای کوانتمی، حمل میشود و به الکترونها انرژی میدهد. این اکتشاف منجر به انقلاب کوانتمی شد. اینشتین در سال ٬۱۹۲۱ به خاطر کشف اثر فوتوالکتریک جایزه نوبل فیزیک گرفت. امروزه، از اثر [فوتوالکتریک] در حسگرهای نور و در نتیجه صفحههای خورشیدی استفاده میشود که اخیراً برای تولید الکتریسیته در سطح تجاری به کار میروند.
اولین وسیله حالت جامد ردیاب سبیل گربهای بود که برای اولین بار در دهه ۱۹۳۰ در گیرندههای رادیویی به کار رفت. یک سیم سبیل گربهای به یک بلور جامد (مانند بلور ژرمانیوم) متصل است تا با استفاده از تاثیر نقطه تماس، یک سیگنال رادیویی را شناسایی کند. در جز حالت جامد، جریان الکتریکی به عناصر و ترکیبات جامد وابسته است که به منظور پر کردن کاستی الکترونهاست که حفره الکترونی نامیده میشود. مفهوم حفرههای خالی و پر با توجه به فیزیک کوانتومی قابل درک است. ماده سازنده نیز اغلب یک نیمرسانا بلوریست.
وسایل حالت جامد با اختراع ترانزیستور در سال ۱۹۴۷، ارتقا یافتند. وسایل حالت جامد رایج عبارتند از: ترانزیستورها، تراشههای ریزپردازنده و حافظه دسترسی تصادفی. نوع ویژهای از حافظهها که حافظه فلش نام دارد در یواسبی فلش درایوها به کار میروند و به تازگی، درایوهای حالت جامد جایگزین سیستم چرخش مکانیکی دیسک مغناطیسی در دیسک سخت شده است. وسایل حالت جامد در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ محبوبیت فراوانی کسب کردند، که مصادف با تغییر از تکنولوژی لامپ خلاء به دیودهای نیمرسانا، ترانزیستورها، مدار مجتمع و الئیدی بود.